کد مطلب:277102 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:172

مهدی از فرزندان امام هادی است
در كتاب «كمال الدین»، از صقر بن ابی دلف روایت كرده است كه گفت: از حضرت ابوجعفر، محمّد بن علی (امام جواد (علیه السلام)) شنیدم كه می فرمود:

امام بعد از من، پسرم علی است؛ فرمان او فرمان من و گفتار او گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. سپس خاموش شد.

من عرض كردم: ای پسر رسول خدا! امام بعد از علی (علیه السلام) كیست؟

فرمود: امام بعد از او فرزندش حسن است.

عرض كردم: ای پسر پیامبر! امام بعد از حسن (علیه السلام) كیست؟

آن حضرت به سختی گریست و فرمود: بعد از حسن، پسرش، قائم به حقّ و منتظر، امام است.

عرض كردم: ای پسر رسول خدا! چرا او را «قائم» می گویند؟



[ صفحه 112]



فرمود: زیرا پس از آن كه از یادها رفته باشد و بیشتر معتقدان به امامتش از عقیده خود برگشته باشند، قیام می كند.

عرض كردم: چرا او را «منتظر» می نامند؟

فرمود:

«زیرا غیبتی طولانی خواهد داشت كه مخلصان، ظهورش را انتظار برند و بیماردلان، منكر او گردند معاندان، یاد او را مسخره كنند كسانی كه وقت ظهور او را تعیین كنند دروغ بگویند و شتاب كنندگان در امر ظهور او، هلاك گردند و آنهایی كه تسلیم امر خدا هستند نجات یابند». [1] .

و نیز در كتاب «اعلام الوری» از مفضّل بن عمر روایت كرده است كه گفت:

محضر مقدّس مولایم امام جعفر صادق (علیه السلام) شرفیاب شدم و عرض كردم: ای مولای من! چه می شد اگر جانشین خودتان را به ما معرّفی می فرمودید؟

فرمود: ای مفضّل! امام بعد از من «موسی» است؛ امّا جانشینی كه چشم به راهش باشند و آرزویش كشند، «م ح م د» فرزند حسن فرزند علی فرزند محمّد فرزند علی بن موسی الرضا (علیهم السلام) است». [2] .

در كتاب «كفایة الاثر»، از مسعده روایت كرده است كه گفت:

محضر امام صادق (علیه السلام) بودم كه ناگاه پیر مردی قد خمیده بر آن حضرت وارد شد و در حالی كه بر عصای خود تكیه داشت، سلام كرد. امام (علیه السلام) جواب سلام او را داد.

سپس گفت: ای پسر رسول خدا! دستت را بده تا ببوسم.

آن حضرت دستش را به او داد و پیر مرد دست حضرتش را بوسید و گریه كرد.

امام (علیه السلام) فرمود: ای پیر مرد! چه چیز تو را به گریه در آورد؟

جواب داد: جانم به فدایت! سالهاست كه در انتظار قائم شما بسر می برم؛ با خود می گویم این ماه می آید و این سال ظاهر می شود. و اینك سنّم زیاد شده و استخوانم



[ صفحه 113]



پوسیده و اجلم نزدیك گردیده و به آنچه دوست دارم نرسیده ام، و می بینم كه شما كشته می شوید، آواره و در به در می گردید در حالی كه دشمنان شما در كمال سرور و شادمانی زندگی می كنند! پس چرا گریه نكنم؟!

در این هنگام دیدگان امام صادق (علیه السلام) پر از اشك گردید، آنگاه فرمود:

ای پیر مرد! اگر خداوند تو را حیات بخشید تا قائم ما را ببینی، با ما خواهی بود؛ و اگر اجل تو فرا رسید در روز رستاخیز با ذخیره گرانبهای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) خواهی آمد و آن ذخیره گرانبها ما هستیم؛ زیرا پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: «من در میان شما دو چیز نفیس می گذارم كه اگر به آن دو تمسّك جویید هرگز گمراه نخواهید شد؛ یكی كتاب خدای عزّوجلّ و دیگری عترت و اهل بیتم». [3] .

پیر مرد گفت: پس از شنیدن این خبر دیگر مرا باكی نیست.

آنگاه امام صادق (علیه السلام) به او فرمود:

ای شیخ! بدان كه قائم ما اهل بیت از صلب حسن (عسكری) است و حسن از صُلب علی (هادی) است و علی از صلب محمّد (جواد) است و محمّد از صلب علی (رضا) است و علی از صلب این فرزند من است ـ و با دست خود به موسای كاظم (علیه السلام) اشاره نمود ـ و فرمود: این نیز از صلب من است. ما دوازده امام، معصوم و از گناه و آلودگی پاك و پاكیزه ایم.

بعد از آن فرمود:

«ای پیر مرد! به خدا سوگند! اگر از عمر دنیا به جز یك روز باقی نماند، خداوند آن روز را به حدّی طولانی می كند تا قائم ما اهل بیت خروج نماید». [4] .

آگاه باش كه شیعیان ما در دوران غیبت او دچار فتنه و سرگردانی خواهند گردید و در آن موقع، خداوند هدایت یافتگان مخلص را بر اعتقاد به او ثابت و استوار نگه خواهد



[ صفحه 114]



داشت. خداوندا! آنها را بر این امر یاری فرما». [5] .

اكثر احادیث گذشته نیز دلالت دارند كه حضرت مهدی منتظر از فرزندان امام علی النقی هادی (علیه السلام) است. و حضرت آیة اللّه لطف اللّه صافی گلپایگانی نیز در كتاب ارزشمند «منتخب الاثر» به این موضوع اشاره نموده كه حضرت مهدی (علیه السلام) از فرزندان امام دهم علی بن محمّد هادی (علیه السلام) است، و احادیثی كه از آنها این مطلب استفاده می شود 90 حدیث است كه از جمله آنها حدیث مذكور می باشد و به بقیه احادیث به نحو اجمال اشاره نموده اند. [6] .


[1] كمال الدين (عربي) ج 2 ص 378 باب 36 ح 3؛ كفاية الاثر ص 279؛ منتخب الاثر ص 223 ح 2؛ اعلام الوري ص 436 بحارالانوار ج 51 ص 157 ح 5.

[2] اعلام الوري ص 429 و كمال الدين صدوق با ترجمه فارسي ج 2 ص 3 ح 4. و عربي ج 2 ص 334 باب 33 ح 4.

[3] اين حديث از احاديث مشهور و متواتري است كه مورد قبول شيعه و سني است، و در همه منابع معتبر طرفين نقل شده، و از طريق شيعه و سني اسناد فراوان دارد. براي ديدن آن اسناد به كتاب پر ارج الغدير، عبقات الانوار، مراجعات مرحوم شرف الدين و ساير كتب حديث مراجعه فرماييد.

[4] اين حديث نيز از احاديث بسيار معروف و مشهوري است كه با الفاظ و عبارات مختلف و گوناگون در معتبرترين منابع تاريخي و حديثي شيعه و سني نقل شده و مورد قبول همگان است.

[5] كفاية الاثر، ص 260 منتخب الاثر ص 254؛ و المهدي الموعود المنتظر ج 1 ص 173 حديث 4.

[6] به كتاب نفيس منتخب الاثر ص 225 مراجعه فرماييد.